حالا شاید پیش خودتون بگید: اوه همون گابریل گارسیا دیگه..!
اما برخلاف جوز ایرانی ما گابریل برای خودش خوزهی بزرگ و ماهری بود.
گابریل خان گارسیا از بر و بچه های دهکدهی آرکاتاکا در منطقه سانتامارای کلمبیا هستند.
اگر پیش خودتون عنوان کردن این اسامی رو بی مورد فرض کردید باید بگم:
لازمه چون برای شما حفظ کردن اسامی امثال این منطقه ها کاری سختی نبوده و نیست.
لذا، چون غول تلفظ کهگیلویه و بویراحمد عزیز و زیبا رو از سر گذروندید، پس پر قدرت ادامه دهید.
رفقا، گابریل خان رو گابو صدا میکردند، حالا چرا؟! نمیدونم..!
شبیه محمدهای خودمون که هممون ممد صداشون میکنیم، پس خیلی با این الفاظ غریبی نکنید.
جالبه بدونید اهالی آمریکای لاتین در نامگذاری خیلی اذیت میکنن، در حالی که میتونن مثل بچه های گل اصفهان یه کلمه بگن: جی..!!!😄
گابریل جان تمام لطف قلمش به نوشتن داستان کوتاه و رمان بود، هر چند که برنده جایزه نوبل ادبیات هم شد.
گابریل با دو رمان فوق العاده به اسم «صد سال تنهایی» و «عشق سالهای وبا» شهرت یافت.
گابریل فعال سیاسی بود، و در آخر مانند تمام فعالان سیاسی تحت تعقیب قرار گرفت.
و با فرار و کز کردن به گوشه ای از مکزیک پناه برد، یکی نیست بگه:
فعال سیاسی عزیز..! شما که آخرش قایم میشی، از همون اول اذیت نکن دیگه..!
قسمت غمانگیز داستان اینجاست که در اوایل دهه هشتاد گابریل به کلمبیا برگشت.
ولی با تهدید ارتش کلمبیا دوباره به همراه خانواده به مکزیک رفت.
گابریل عزیز در سال ۱۹۹۹ با افتخار« مرد سال آمریکای لاتین» شناخته شد.
پنج شنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ و در واقع شمسی طور همان ۲۸ فروردین سال ۱۳۹۳ در سن ۸۷ سالگی در حالی که مبتلا به آلزایمر بود در مکزیک فوت کرد.
عمده نوشته های این نویسندهی بزرگ و دوست داشتنی در زمینه رئالیسم جادویی هست.
آثار ترجمه شدهی گارسیا مارکز عبارتند از:
صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷، پاییز پدرسالار چاپ ۱۹۷۵، گزارش یک مرگ ۱۹۸۱، عشق سالهای وبا چاپ ۱۹۸۵، ژنرال در هزار توی خود چاپ ۱۹۸۹، خاطرات روسپیان غمگین من چاپ ۲۰۰۴، و… .
اگر عاشق داستان و ادبیات هستید و میخواهید با نویسندههای بیشتری آشنا شوید، آشنایی با کامو را هم بخوانید.
نام نویسنده: گابریل خوزه گارسیا مارکز

۰۹
آبان