قسمتی از کتاب:
- در فرهنگ ایرانی، بینی یک زن بسیار مهمتر از یک ابزار تنفسی است؛ سرنوشت اوست. دختری با بینی زشت به زودی یاد میگیرد که تنها در رویا یک چیز باشد: یک جراح پلاستیک زبر دست.
- قبل از اینکه با فرانسوا ازدواج کنم به او گفتم: من تیر و طایفهام هم سر جهازم است. فرانسوا گفت: که عاشق تیر و طایفه است به خصوص مال من…! حالا هر وقت به دیدن فامیل میرویم که همه شیفتهی شوهرم هستند میبینم که ازدواج او با من اصلا به خاطر همین تیر و طایفه بوده. بدون خویشانم من یک رشته نخ هستم با همدیگر یک فرش ایرانی رنگارنگ و پر نقش و نگار میسازیم. “یا مثلا: ” چینیهای لیموژ در نبودشان لذت بیشتری به ارمغان آورده بودند تا وقتی که توی گنجه بودند. البته دیگر یک سرویس چینی نداریم تا برای بچههایمان به ارث بگذاریم. اما اشکال ندارد. من و فرانسوا تصمیم داریم به فرزندانمان چیز باارزشتری بدهیم. این حقیقت ساده که بهترین راه برای گذر از مسیر زندگی این است که انسان اهداکنندهی عمدهی مهربانی باشد. به آنها خواهیم گفت که ممکن است کسی با داشتن کلی اشیاء زیبا و قیمتی هنوز بینوا باشد. و گاهی داشتن دستور پخت کیک شکلاتی کافیست تا انسان بسیار خوشحالتر شود.
- اگرچه منظور از ((land of the free)) آزادیهای اساسی است که این کشور را به بزرگترین دموکراسی جهان تبدیل کرده ، میتواند اشارهای هم به وفور نمونههای Free (مجانی) توی آمریکا. توی ایران به کسی که چیزی را قبل از خرید ناخنک میزد میگفتند دله دزد. اینجا مشتری میتواند چیزی را ناخنک بزند، آن را نخرد، و باز فروشنده با خوشرویی با او برخورد کند.
- بوفهی هر چی میتونی بخور، این پدیدهی آمریکایی، تنها ورزش استقامتی بود که خانواده ما در آن ورزیده بود. حتی وقتی پدر تازه صد دلار سر میز ۲۱ باخته بود، احساس میکردیم با خوردن غذایی بیش از آنچه برایش پرداخته بودیم سرشان کلاه می گذاریم. پدر میگفت: ((این میگوها تنهایی پنج دلار می ارزند)) من و مادر با دهن پر حرفش را تایید میکردیم: ((آن دسرها را بگو! خودشان اندازه کل بوفه قیمت دارند!)) با پر کردن شکممان تا جایی که دل درد بگیریم حس میکردیم از لاس وگاس زرنگتریم. و همهی این ها فقط با ۳/۹۹ دلار….

امروز دوست دارم در مورد کتابی که ته مایه طنز دارد صحبت کنم. کتابی با عنوان عطر سنبل عطر کاج.
این کتاب توسط نویسنده ایرانی الاصل به نام خانم فیروزه جزایری دوما نوشته شده است. فیروزه در ۷ سالگی به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکند و در آنجا بزرگ میشود. او در این کتاب زندگینامه خود را با چاشنی طنز برای مخاطبین عنوان میکند. در این کتاب فیروزه در مورد پدرش و ماجراهایی که در این مهاجرت با آن روبه رو میشود، در مورد مادرش که انگلیسی نمیدانست و هرگز هم سعی در یادگیری آن نکرد، در مورد خودش که با ورود به مدرسه و بعد ازدواج با یک آمریکایی و چالشهایش.. به طور کلی در این کتاب تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی دو کشور ایران و آمریکا در قالب داستان و طنز بیان میشود. حتی در گوشه ای از کتاب عمل زیبایی بینی که در ایران رواج یافته را به زیبایی و طنز نقد میکند. جالب این که کتاب توسط محمد سلیمانی نیا به فارسی ترجمه شده است و در این بین نام کتاب نیز از (خنده دار به فارسی) به (عطر سنبل، عطر کاج) تغییر پیدا کرد.
نکته مهم دیگر آن که این کتاب در دو سال اخیر یکی از پرفروشترین کتابهای ایران و آمریکا بوده و توانسته خود را به عنوان یکی از برندگان جایزه تربر، معتبرترین جایزه کتابهای طنز آمریکا معرفی کند.
شما این کتاب را خوانده اید؟ در موردش چیزی شنیدهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید. مقاله “کتاب پَر” را نیز از دست ندهید.